15و16ماهگی فرشته کوچولو
سلام قند ونبات مامان حدود دوماهی میشه برات ننوشتم هم سرم به شما وروجک گرمه هم خودم تنبلی کردم .اوایل 15ماهگیت بامامان و بابای بابا رفتیم خونه عزیز جون ملایر و یه هفته اونجابودیم و بابایی روتنها گذاشتیم روزای اول سرت بابچه ها گرم بود و کلی دیگه اواخرش بهونه بابا رومیگرفتی .دایره لغاتت زیاد اضافه نشده بابا مامانيييي "يه آخرش رو خيلي بامزه ميگي" و ابه و دده و بوف ،جیز،...ماشالله خیلی باهوش و بادرکی و هرروز با یه کارت ماروسوپرایزمیکنی عاشق نانای کردن هستی و حرکات جدید یاد میگیری روپنجه پاهات راه میری و دوتا صندلی داری که عاشقشونی و بیشترموقع ها روشون میشینی و هم چنین دوتا توپ که جزاسباب بازیای محبوبتن که عکساشو واست میزارم .ازتوغذاها ...
نویسنده :
مامان مهنا
19:06